در انتظار ذوالبر
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند





پيوندهای روزانه
طراح قالب

يا رب که کارها همه گردد به کام ما                   نور حضور خويش فروزد امام ما

ما باده ى محبت او نوش کرده ايم                    اى بى خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نميرد آنکه ازين باده زنده شد                    ثبت است بر جريده ى عالم دوام ما

اى باد اگر به کوى امام زمان رسى                   زنهار عرضه دار به پيشش پيام ما

گو همتى بدار که مخمور فرقتيم                       شايد برآيد از مى وصل تو کام ما

از اشک در ره تو فشانديم دانه ها                     باشد که مرغ وصل بيفتد بدام ما

فيضت به صبح وشام ز جان مى کند سلام         پيکى کجاست تا برساند سلام ما


موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ،
[ شنبه 31 فروردين 1392 ] [ 11:1 ] [ یاران ذوالبر ]

از تعقيبات مهمّ نماز ظهر، اقتدا به حضرت صادق (عليه السلام) در دعا براى حضرت مهدى (عليه السلام) است (هم او كه حضرت محمّد، رسول خدا (صلى الله على و آله و سلم) در روايات صحيح بشارتش را به اُمّت خود داده، و نويد داده كه حضرتش در آخر زمان ظهور مى‏نمايد.) چنانكه عباد بن محمّد مداينى مى‏گويد: در مدينه به حضور امام صادق (عليه السلام) وارد شدم، در حالى كه از نماز واجب ظهر فراغت پيدا نموده و دستانش را به سوى آسمان بالا برده و مى‏فرمود:


أَىْ سامِعَ كُلِّ صَوْتٍ، أَىْ جامِعَ كُلِّ فَوْتٍ، [يا: أَىْ جامِعَ كُلِّ شَمْلٍ‏]، أَىْ بارِى‏ءَ كُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ الْمَوْتِ، أَىْ باعِثُ، أَىْ وارِثُ، أَىْ سَيِّدَ السّادَةِ، أَىْ إِلهَ الْآلِهَةِ، أَىْ جَبّارَ الْجَبابِرَةِ، أَىْ مَلِكَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، أَىْ رَبَّ الاَْرْبابِ، أَىْ مَلِكَ الْمُلُوكِ، أَىْ بَطّاشُ، أَىْ ذِى الْبَطْشِ الشَّديدِ، أَىْ فَعّالاً لِما يُريدُ، أَىْ مُحْصِىَ عَدَدِ الاَْنْفاسِ وَ نَقْلِ الاَْقْدامِ، أَىْ مَنِ السِّرُّ عِنْدَهُ عَلانِيَةٌ، أَىْ مُبْدِئُ، أَىْ مُعيدُ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ عَلى خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ بِحَقِّهُمُ الَّذى أَوْجَبْتَ لَهُم [عَلى نَفْسِكَ‏]، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ أَنْ تَمُنَّ عَلَىَّ السّاعَةَ بِفَكاكِ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، وَ أَنْجِزْ لِوَلِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ الدّاعى إِلَيْكَ بِإِذْنِكَ، وَ أَمينِكَ فى خَلْقِكَ، وَ عَيْنِكَ فى عِبادِكَ، وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ - عَلَيْه صَلَواتُكَ وَ بَرَكاتُكَ - وَعْدَهُ، أَللّهُمَّ، أَيِّدْهُ بِنَصْرِكَ، وَ انْصُرْ عَبْدَكَ، وَ قَوِّ[يا: وَفِّقْ‏] أَصْحابَهُ، وَ صَبِّرْهُمْ، وَافْتَحْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ أَمْكِنْهُ مِنْ أَعْدائِكَ وَ أَعْدآءِ رَسُولِكَ، يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ،


-
اى شنونده‏ى هر صدا، اى گرد آورنده هر امرى كه از دست رفته باشد [يا: اى گردآورنده‏ى امور پراكنده‏] آفريننده‏ى هر جان دار بعد از مرگ، اى برانگيزاننده، اى وارث، اى سرور سروران، اى معبود معبودها، اى سركش سركشان، اى فرمانرواى دنيا و آخرت، اى پروردگار پروردگاران، اى پادشاه پادشاهان، اى خدايى كه سخت با سلطه و چيرگى مى‏گيرى، اى خدايى كه هر چه را بخواهى [بى‏درنگ‏] انجام مى‏دهى، اى شمارنده‏ى شماره‏ى نَفَسها و گامهاى برداشته شده، اى خدايى كه نهان در نزد تو آشكار است، اى آغازگر، اى برگرداننده، به حقّى كه بر برگزيدگان از خلقت دارى و به حقّى كه نسبت به ايشان [برخود ]واجب فرموده‏اى، از تو مسألت دارم كه بر محمّد و اهل بيت او درود فرستى، و در همين لحظه به آزادى‏ام از آتش جهنّم منّت نهى و به وعده‏ى ولىّ‏ات و پسر پيامبرت كه به اذن تو [بندگان را] به سويت مى‏خواند، و امين تو در ميان خلق، و حجّت و راهنماى تو بر خلق مى‏باشد - كه درودها و بركاتت بر او باد - وفا نمايى، خداوندا، به يارى خويش او را يارى فرما، و آن بنده‏ات را ياورى كن، و يارانش را نيرومند [يا: مؤفَّق ]فرما، و آنان را شكيبا گردان و از جانب خويش تسلّط يارى گرى براى ايشان عنايت فرما، و در فرج او تعجيل فرما، و او را بر دشمنانت و دشمنان رسولت چيره گردان، اى مهربانترين مهربانان.
عرض كردم: فدايت شوم، آيا براى خودتان دعا نموديد؟ فرمود: براى نور آل محمّد و راهبر و ايشان و كسى كه به فرمان خدا از دشمنانشان انتقام مى‏گيرد دعا نمودم. عرض كردم: خداوند مرا فداى تو گرداند، آن بزرگوار كى خروج خواهد نمود، فرمود: هر گاه كه خداوندى كه خلق و امر به دست اوست بخواهد. عرض كردم: آيا او نشانه‏اى پيش از خروج خواهد داشت؟ فرمود: بله، نشانه‏هاى گوناگون، عرض كردم: مانند چه؟ فرمود: خروج پرچمى از مشرق زمين، و پرچمى از مغرب زمين، و فتنه و آشوبى كه بر اهل زوراء (و بغداد) سايه مى‏افكند، و خروج مردى از فرزندان عمويم زيد در يَمَن، و به غارت و تاراج رفتن پوشش و پرده‏ى خانه‏ى خدا. خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد.

 

 


موضوعات مرتبط: دعاها و نمازهای حضرت، ،
[ جمعه 30 فروردين 1392 ] [ 14:53 ] [ یاران ذوالبر ]

مرحوم شيخ على اكبر عماد مى نويسد:
((اسم اعظم خداوند تبارك و تعالى ، آنهائى است كه در اولش ، لفظ جلاله (الله ) و در آخرش لفظ (هو) باشد و همچنين ، بدون نقطه باشد و در قرآن شريف ، در پنج مورد چنين آمده است .
پس بنابراين ، اسم اعظم (الله لااله الاّ هو) مى باشد. از شيخ مغربى نقل شده كه هر كس اين پنج آيه را، وردِ خود كند و هر روز يازده مرتبه ، به هر نيت و در هر مشكلى - كه برايش پيش آيد- بخواند، بزودى نيت او برآورده خواهد شد. انشاءالله .
آن پنج مورد در قرآن چنين است :
1 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لاتَاءْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لانوْمٌ لَهُ ما فى السَّمواتِ وَ ما فى الاَْرْضِ مَنْ ذَاالَّذى يَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ اَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لايُحيطُونَ بِشَئىٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلاّ بِماشاءَ وَسِعَ كُرْسيُّهُ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ وَ لايَؤُدُهُ حِفْظِهُما وَ هُوَ الْعَلِىُّ الْعَظيمِ. (بقره / 255)
2 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ اَنْزَلَ التَّوريةَ وَالاِْنْجيلَ مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّاسِ وَ اَنْزَلَ الْفُرْقانَ. (آل عمران ، 2، 3، 4)
3 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ اِلى يَوْمِ الْقيامَةِ لارَيْبَ فيهِ وَ مَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَديثاً. (نساء / 87)
4 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ لَهُ الاَْسْماءُ الْحُسنى .(طه / 8)
5 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. (تغابن / 13)
شيخ مفيد فرموده است : اسم اعظم در سوره فاتحه است و بر اساس ‍ فرمايشِ امام صادق عليه السّلام اگر اين سوره را 70 بار، بر مرده بخوانند و روح بر بدن ميت برگردد، شگفت آور نيست .
(*)

منبع:جلوه هائى از نور قرآن در قصه ها و مناظره ها و نكته ها

(*) تفسير صافى ، ج 1 / 88


موضوعات مرتبط: احادیث، ،
[ جمعه 30 فروردين 1392 ] [ 1:34 ] [ یاران ذوالبر ]

در كتاب رياض الاذهان آورده اند، كه زنى دختر خود را بعد از مردن در خواب ديد كه به عقاب اليم گرفتار است ، بيدار گشته ناله و زارى بسيار كرد، بعد از يك شبانه روز ديگر، نيز او را در خواب ديد، كه خوش و شادان و در روضه رضوان مى خراميد، پرسيد: كه اى دختر چه حال بود كه يك وقت تو را در خواب ديدم در عذاب و شدت بودى و امروز در فراهت و راحت هستى ، دختر گفت : اى مادر به جهت جرايم خود، در عذاب بودم اما در اين روزها مؤ منى صالح بر قبرستان ما گذر نموده و چند مرتبه صلوات ذكر كرد و ثوابش را به اهل قبور بخشيد، حق تعالى به بركت صلواتها عذاب را از اهل قبور برداشت و به نعمت و سرور مبدل فرمود.

منبع:كشكول النور: ج 1، ص 28


موضوعات مرتبط: احادیث، ،
[ جمعه 30 فروردين 1392 ] [ 1:26 ] [ یاران ذوالبر ]

ابـو مـحـمـد وابـش گـويـد: شـنـيـدم از امـام صـادق عـليـه السلام كه مى فرمود: از هواهاى (نفسانى ) خود بر حذر باشيد و بترسيد چنانچه از دشمنان حذر ميكنيد، زيرا چيزى براى مردان دشمن تر از پيروى هواهاى خودشان و درو شده هاى زبانهايشان (يعنى آنچه بيهوده از دهان خارج شود) نيست.

منبع: اصول كافى جلد 4 صفحه :30


موضوعات مرتبط: احادیث، ،
[ جمعه 30 فروردين 1392 ] [ 1:21 ] [ یاران ذوالبر ]

شيخ صدوق در کتاب علل الشرايع از ابو حمزه ثمالي روايت ميکند که گفت: از حضرت امام محمد باقر عليه السلام پرسيدم يابن رسول الله مگر شما ائمه همه قائم بحق نيستيد؟ فرمود: بلي، عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان قائم ناميده شده؟ فرمود: چون جدم امام حسين عليه السلام شهيد شد، فرشتگان بدرگاه الهي ناليدند و گفتند: پروردگارا آيا قاتلين بهترين بندگانت، و زاده اشرف برگزيدگانت را بحال خود وا ميگذاري؟ خداوند بانها وحي فرستاد که اي فرشتگان من آرام گيريد. بعزت و جلالم سوگند، از آنها انتقام خواهم گرفت هر چند بعد از گذشت زمانها باشد. آنگاه پروردگار عالم امامان اولاد امام حسين عليه السلام را بانها نشان داد و فرشتگان مسرور گشتند. يکي از آنها ايستاده بود و نماز ميگذارد. خداوند فرمود: بذلک القائم انتقم منهم يعني باين قائم از آنها انتقام ميگيرم.

منبع بحارالانوار جلد 13 ص 229


موضوعات مرتبط: مطالب مربوط به امام زمان، ،
[ دو شنبه 26 فروردين 1392 ] [ 20:57 ] [ یاران ذوالبر ]

اللهم لا اله الا انت العلى العظيم ، ذو السلطان القديم ، و المن العظيم ، و الوجه الكريم ، لا اله الا انت العلى العظيم ، ولى الكلمات التامات ، و الدعوات المستجابات ، حل ما اصبح بفلان .
پروردگارا! معبودى جز تو نيست كه برتر و والاترى ، صاحب فرمانروايى ديرينه و منتى بزرگ و بزرگوارى فراوان ، معبودى جز تو نيست و برتر و والاترين خالق موجودات ، اجابت كننده دعاها مى باشى ، آن چه فلان شخص بدان گرفتار شده را بگشا.

منبع:صحيفه فاطمه زهرا عليهاالسلام ، ص 144


موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه (س)، ،
[ سه شنبه 20 فروردين 1392 ] [ 1:36 ] [ یاران ذوالبر ]

  فضائل مشترك ، اينكه نام پنج تن بر ساق عرش و بر در بهشت نوشته شده است و آن موجودات مقدس به همه فرشتگان معرفى شده اند و ملائك آنها را ديده و شناخته اند.
((ابن عباس )) از رسول اكرم (ص ) نقل مى كند كه حضرت فرمود:
((ليلة عرج بى الى السماء رايت على باب الجنة مكتوبا: لا اله الاالله ، محمد رسول الله ، على حبيب الله . الحسن والحسين صفوة الله ، فاطمة خيرة الله ، على مبغضيهم لعة الله ))
((در شب معراجم به سوى آسمان ، اين كلمات را ديدم كه بر در بشهت نوشته شده بود:
نيست خدائى جز خداى بى همتا، ((محمد)) پيامبر خداست ، ((على )) محبوب خداس ((فاطمه )) و ((حسن )) و ((حسين )) برگزيدگان خدا هستند، لعنت خدا بر كسانيكه كينه و دشمنى آنان را دارند))
اين روايت را جمعى از علماى شيعه ، و از رجال عامه (سنى )، ((خطيب بغدادى )) در تاريخش - ((ابن عسا كرد)) در تاريخش - ((حافظ گنجى )) در كتاب كفايه اش ‍ - ((حافظ خوارزمى )) در كتاب مناقبش - ((بدخشانى )) در مفتاح النجاتش - و جماعتى ديگر از دانشمندان نقل كرده اند.
درباره ((فاطمه خيرة الله )) حديث ديگرى ((حافظ عاصمى ))در كتاب ((زين الفتى )) آورده است كه پيغمبر اكرم (ص ) خطاب به اميرالمؤ منين (ع ) فرمود:
((ان الله عزوجل اشرف على الدنيا فاختارنى منها على رجال العالمين ، ثم اطلع الثانية فاختارك على رجال العالمين بعدى ، ثم اطلع الثالثة فاختار الائمة من ولدك على رجال العالمين ، ثم اطلع الرابعة فاختار فاطمه على نساء العالمين )) .
((خداى تبارك و تعالى به دنيا (يعنى جميع بشر) نظرى افكند و از همه مردان عالم مرا انتخاب كرد، آنگاه بار دوم نظر فرمود و از جميع مردان جهان ترا برگزيد، و بار سوم ائمه اى كه از فرزندان تو هستند انتخاب فرمود، سپس بار چهارم از جميع زنهاى عالم ، ((فاطمه ))را برگزيد.))
به طرق متعدد از حضرت صادق سلام الله عليه درباره اين روايت سؤ ال شده است كه آيا مراد از جمله ((على نساءالعالمين )) چيست ؟ حضرت فرمود: يعنى ((فاطمه )) بانوى بانوان جهان از اولين و آخرين مى باشد.
راوى گويد كه سؤ ال شد: آيا در زمان خودش ؟ حضرت فرمود:
بانوى بانوان در عصر خودش حضرت مريم (ع ) بود، ولى فاطمه (ع ) سيده زنان جهان و مهين بانوى عالم است از اولين و آخرين .
در نتيجه حديث مذكور به ما مى آموزد كه چهارده معصوم (ع ) برگزيدگان خدا هستند و در اين مقام ، همدرجه و يكسان مى باشند.
روايت ديگرى از حضرت رسول اكرم (ص ) نقل شده است كه مى فرمايد:
((لما خلق الله تعالى آدم و عطس ، فاستوى جالسا، قالت الملائكه يرحمك الله يا ابا محمد)) .
هنگامى كه خداى تعالى آدم (ع ) را آفريد، حضرت آدم عطسه كرد و نشست ، فرشتگان به او گفتند: رحمت خدا بر تو باد اى ((پدر محمد))
ادامه حديث از پيامبر اكرم (ص ) چنين است :
((فرخ راسه فاذا هو مكتوب على ساق العرش : لا اله الاالله ، محمد رسول الله ، على حب الله ، والحسن والحسين صفوة الله ، فاطمة خيرة الله )) .
((حضرت آدم هنگامى كه مباركش را بلند كرد، اين كلمات را مشاهده كرد كه بر ساق عرش نوشته شده است :
((نيست خدائى جز خداى بى همتا، محمد پيامبر خداست ، على محبوب خداست ، حسن و حسين و فاطمه برگزيدگان خدا هستند))
به اين ترتيب به آدم (ع ) آموخته شد كه اين پنج تن انتخاب شده از جانب خدا هستند و، فرشتگان نيز به هرسو مى نگريستند، نام مبارك پنج تن را مشاهده مى كردند.
اين هم منقبتى است كه هر يك از پنج تن به طور يكسان در اين رتبه مشتركند.

 

 

 

منبع:کتاب فاطمة الزهرا عليهاسلام نویسنده گفتار علامه امینی


موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه (س)، ،
[ شنبه 17 فروردين 1392 ] [ 13:10 ] [ یاران ذوالبر ]

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه عليها: إنَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ، حَقَّ السَّعيدِ مَنْ اءحَبَّ عَليّا فى حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ

فرمود: همانا حقيقت و واقعيّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ عليه السلام در زمان حيات و پس از رحلتش خواهدبود.

منبع:شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: ج 2، ص 449 مجمع الزّوائد: ج 9، ص 132


موضوعات مرتبط: احادیث، ،
[ شنبه 17 فروردين 1392 ] [ 12:44 ] [ یاران ذوالبر ]

اینم عکس خوده اقا سید همونی که صاحب وبلاگ مارد92 است که جای عکس خودش گل گذاشته

سید مهدی  ( به قول صادق مقیاس زاده به قول من متر خخخخخخخخخخ شرمنده سید جون)

 

 


موضوعات مرتبط: عکس، ،
[ جمعه 16 فروردين 1392 ] [ 20:36 ] [ یاران ذوالبر ]

مرحوم سيّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل آورده است :
روزى حضرت صدّيقه كبرى ، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها به محضر مبارك پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام صلّلى اللّه عليه و آله وارد شد؛ و اظهار داشت : اى پدر جان ! جزاى آن دسته از مردان و يا زنانى كه نماز را سبك مى شمارند، چيست ؟
پيامبر خدا صلوات اللّه عليه فرمود: دخترم ، فاطمه جان ! هركس نماز را سبك شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نمايد، خداوند او را به پانزده نوع عقاب ، مجازات مى گرداند:
شش نوع آن در دنيا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن ، سه نوع در قبر و سه نوع ديگر در قيامت آن هنگامى كه از قبر بر انگيخته شود خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى كه در دنيا خواهد ديد:
1 - برداشتن بركت و توفيق از عمرش ، كه نتواند از آن بهره كافى و سودمندى برگيرد.
2 - برداشتن بركت از درآمدهايش .
3 - پاك شدن سيماى نيكوكاران از چهره اش .
4 - سرگردان و دلسرد شدن در كارها و عباداتش .
5 - دعاها و خواسته هايش مستجاب نخواهد شد.
6 - آن كه در دعاى مؤ منين سهيم نخواهد بود و دعاى خير ايشان شاملش نمى شود.
و امّا آن عقاب هائى را كه هنگام مرگ خواهد ديد:
1-  ذليلانه خواهد مُرد.
2-  گرسنه و تشنه جان مى دهد.
3- هيچ چيزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.
و امّا آن عذاب هائى كه در قبر دچارش مى شود:
1-  خداوند متعال ملكى را ماءمور مى نمايد تا مرتّب او را مورد شكنجه قرار دهد.
2 - قبرش تنگ و تاريك و وحشتناك مى باشد.
و امّا آنچه در قيامت مبتلايش مى گردد:
1 - خداوند ملكى را ماءمور مى نمايد تا او را بر صورت ، روى زمين بكشاند و اهل محشر او را تماشا نمايند.
2 - محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقيق خواهد بود.
3 - و در نهايت اين كه مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گيرد و عذابى دردناك دچارش خواهد شد.

منبع:مستدرك الوسائل : ج 3، ص 23، ح 1.


موضوعات مرتبط: داستان کوتاه آموزنده، ،
برچسب‌ها: شعر در وصف حضرت زهرا س,
[ جمعه 16 فروردين 1392 ] [ 18:13 ] [ یاران ذوالبر ]

                    منم كه عصمت اللّه و، به ساق عرش زيورم
                                                       حبيبه خدامنم ، حباب نور داورم
                    رضاى من رضاى او، ولاى من ولاى او
                                                       كه من ولية اللّه و، زهر بدى مطهرم
                    على است نفس احمد و حقيقت محمدى
                                                       منم كه بضعة النبى و، با على برابرم
                    به تخت اقتدارشان ، نشسته ام كنارشان
                                                       به تاج افتخارشان ، يگانه است گوهرم
                    بجز محمد و على ، كه نور ما بود يكى
                                                       ز انبياء و اولياء، خدا نموده برترم
                    نبى چو گفت بر ملا: اگر نبود مرتضى
                                                       ز اولين و آخرين ، هر كسى نبود همسرم
                   على ، شهاب ثاقب و منم فروغ زُهر وى
                                                       با اوج عصمت و حيا، به هر زمان منورم
                    نهال عشق ايزدى ، بهار حسن سرمدى
                                                      شكوفه محمدى ، عطاى رب و كوثرم
                   حسين با حسن مرا، دو گوشوار زينتند
                                                      على است طوق گردنم ، محمد است افسرم
                    محمد و على و من ، چو اصل و ام خلقتيم
                                                       منم كه باب خويش را، درين مقام مادرم
                    فدك چه جلوه اى كند، به پيشگاه دولتم
                                                       كه مالكيت جنان ، به كف بود چو حيدرم
                   عليه غاصب فدك ، از آن قيام كرده ام
                                                       كه راه پر جهاد حق ، نشان دهم به دخترم
                  (حسان ) بود مودت رسول و آل مصطفى
                                                       امید برزخ من و، پناه روز محشرم

شاعر: حسان


موضوعات مرتبط: اشعار مذهبی، ،
[ شنبه 10 فروردين 1392 ] [ 11:18 ] [ یاران ذوالبر ]

 

بقیه عکس های در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: عکس، ،
ادامه مطلب
[ جمعه 9 فروردين 1392 ] [ 11:11 ] [ یاران ذوالبر ]

این بار میخوام از معنویت مارد بگم

منطقه عملیاتی شرق کارون منطقه عمومی مارد

پاره تن نه مادر  ولی این نه شهید بی مادر نیستند چون اینجا به اردوگاه فاطمه زهرا معروف است مادر این شهیدان حضرت زهراست.

این نه شهید گمنام تفحص نشدند این شهدا زمانی که به شهادت میرسند هم رزمانشان اینها اینجا رو بخاک می سپارند. ولی هیچ وقت اطلاعات این شهدا به مرکز نمیرسه و اینها میشوند گمنام.

میدونید چرا ما میگیم اینجا بقیع است چون این شهدا کل سال جز ایام عید رو تنها هستند و فقط حضرت فاطمه زائرشونه.

اخه سالها کسی از قبر این شهدا خبر نداشت این شهدا حدود 30 سال اینجا دفع شدند مثل قبر مادرمون که کسی ازش خبر نداره کسی هم از قبر این شهدا خبر نداشت تا ی روستای در سال 85 قبر این شهدا رو پیدا کرده و گزارش داده.

اخه این شهدا حدود 25 سال هیچ زائری نداشتند 25 سال این شهدا بارگاه نداشتند اینجا بوی غربت بقیع می دهد اینجا بوی فاطمه میدهد.

نه شهید هر کدام رازی برای خود دارند نمیدونم چرا این شهدا خواستند گمنام بمانند شاید حضرت فاطمه خواسته اینها گمنام باشند.

دیدی مادرا دردونه هاشون رو از چشم همه دور نگه میدارند تا کسی چشمشون نزنه اینا هم دردونه حضرت زهرا هستند.

دردونه های حضرت زهرا دعا کنید برای ما شما زمینی بودید ولی زمین گیر نبودید.

امسال وقتی سر جاده ایستگاه صلواتی زدیم حدودا 5 هزار نفر رو شربت میدادیم ی روز ظهر اومدم داخل اردوگاه دیدم کلی ماشین داخل پارکه کلی ذوق کردم گفتم شهدا دیگه شما هم کلی زائر دارید یکی از بهترین حساسی بود که امسال داشتم. بالاخره یجا احساس کردم منم برا این شهدا کاری کردم.

دردونه حضرت زهرا دعا کنید سال دیگه هم در رکابتان باشیم.

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها و خاطرات خودم، ،
[ چهار شنبه 7 فروردين 1392 ] [ 14:43 ] [ یاران ذوالبر ]

         با وضو وارد شوید این خمیه گاه فاطمه (س) است

                                          هر که آید به اینجا در پناه فاطمه (س) است

فرا رسیدن ایام فاطیمه و شهادت دخت نبی اکرم رو به همتون تسلیت میگم.

قسمت اول خاطرات که از خوشیا میگم

هوا تاریک بود ما وارد ارودگاه حضرت فاطمه شدیم

همون مارد خودمون السلام علیک یا شهدا

هوا خوب بود وسایلمان را داخل اتاق گذاشتیم و بر سر قبور شهدا رفتیم

نماز مغرب را فردا خواندیم ولی نماز عشاء را به جماعت خواندیم

زیر بارون توی رویا یه سه شنبه شب زیبا، ی مسیر و قدمی سبز ته جاده حرمی سبز،

ببوسم خاک پاک جمکران را

این آهنگ هشدار گوشیم بود که یعنی وقته نماز صبح

بعد از نماز خوابیدم و هنوز چشمانمان گرم نشده بود که گشت ارشاد اومد

گشت ارشاد ! اره همون کربلای صادق بحرینی خودمون این اسم رو بچه ها از پارسال روش گذشته بودند

خدا حفظش کنه خیلی پسر خوبیه

مثل همیشه اومده بود برا بیدار کردن بچه ها.

امسال اوضاع کمی فرق داشت مسئول اردوگاه عوض شده بود و همه چیز رو هوا بود

دقیقا نمیدونستیم باید چیکار کنیم ی سری کارا که از قبل معلوم بود رو شروع کردیم تا سرهنگ بیاد

سرهنگ درویشی! همون مسئول اردوگاه دیگه. سرهنگ که اومد ی جلسه گرفتیم

با خادمهای خواهر و برادر اخه امسال خواهران هم از 15 اسفند اومده بودند.

تو جلسه همه حرفاشون رو زدند نوبت به من رسید کلی پیشنهاد دادم

برا کار اردوگاه اما همه رو سرهنگ رد کرد

منم تو دلم گفت حالتو میگرم از اون روز کارم شده بود انتقاد به سرهنگ و کاراش سرهنگ تو جلسه گفته بود

که اقا گفته اقتصاد مقاوتی پس با همین وسایل سر کنید اخه من همش بهش میگفتم سیم چین میخوام

بچه ها هم این موضوع رو سوژه کرده بودند و به سرهنگ میگفتند که اقا گفته:

مقاوت اقتصادی با سیم چین  خخخخخخخخخخخخ

تو اون جلسه قرار شد فعلا نمازخونه رو تزئین کنیم. من ی طرح محراب ریختم و دو تا از بچه شروع

به ساختش کردند چشم هر دو رو برق زد البته بیشتر کار رو انجام داده بودند کمیش اونده بود که خودم تمومش کردم

نمیگم عالی چون من خودم هیچ چیز رو در حد عالی نمیدونم و خوب شده بود.

سید مهدی که از دوستامون بود و این مدت شده بود پیش نمازمون گفت خودم میخوام افتتاحش کنم

در این زمان خواهران در حال تزیئن دیوار نماز خونه بودند که من هر از گاهی از کاراشون

ایراد میگرفتم   خخخخخخخخخخخخخخخ

فکر کنم هر سری کلی تو دلشون بهم فحش میدادند اخه کلی کار میکردند

بعد من میگفتم به درد نمیخوره عوضش کنید خوب خدایشم خوب نبود دیگه البته جای هم که کارشون

خوب تشکر میکردم

روز 25 اسفند قرار بود ی مراسم عروسی کنار شهدای گمنام داشته باشیم

صادق کار تزئین رو داده بود دست خواهران ولی باز من رفتم و کمی طرحشون رو عوض کردم

خلاصه اون روز از صبح تا شب ساعت 9 کار کردیم و مراسم به خوبی انجام شد.

روز بعد خواهران قرار بود اخی روز سختی براشون بود همشون افسرده و ناراحت بودند.

ی خبر خوشم بدم که یکی از برادرا از یکی از خواهرا خوشش اومد و تو این مدت کلی داستان داشتیم

من از بین پسرا کلا در جریان بودم ولی دخترا همه خبر دار بودند

چون جریان خوصوصیه ازش حرف نمیزنم

حاج یعقوب هم بالاخره اومد با سید محسن و سید محمد.

روز بعد ی جلسه گرفته شد و کار یادمان با دست حاج یعقوب شروع شد

مثل همیشه طرح رو هم سید محسن ریخت. من فقط گفتم خونه حضرت زهرا رو بسازیم همین دیگه نظری ندادم

به یک سری دلایل خواست. شروع به ساخت کردیم همه چیز خوب بود کارمون تموم شده بود من داشتم

فانوس های رو دیوار خونه رو کار میکردم که باد شدیدی گرفت و احساس کردم دیوار داره تکون میخوره

سریع به حاجی خبر دادیم به چنتا از بچه ها گفت که از پشت کچ بزنند تا دبوار نریزه.

عباس پشت دیوار بود که ناگهان دیوار کج شد و میله های پشتش خورد خدا رحم عباس کرد که میله ها بود

وگرنه دویار روش خراب شده بود. چه کنیم چه نکنیم تصمیم گرفتیم دیوار رو خراب کنیم و دوباره بسازیم

داشتیم دیوار را خراب میکردیم که ناگهان سردار فضلی اومد.

همه دست از کار کشیدیم و رفتیم استقبال همه با سردار داستند و گفتند سردار بوس هم میدی

گفت بله که بوس هم میدیم با سردار رو بوسی کردم و اروم دم گوشش گفتم

همه میگن بوی اقا رو میدید خندید و گفت ما کجا اقا کجا

بعد خواست بره که من بهش گفتم سردار دم نمازه صبر کنید نماز رو باهم بخونیم

گفت باشه بعد یکی از بچه ها گفت سردار تو تا درخواست داریم یکی دیدار رهبری یکی کربلا

دم سردار گرم بهمون 14 تا کربلا داد

همه بچه ذوق کرده بودند قرار بود فرادش قره کشی بشه من صادق گفتم اسم خدامهای قبلی که رفتن

رو هم بنویس اونا هم خادم بودن فرقی نداره صادق هم گقت اسم هر کی بیشتر از 5 روز

بوده رو مینویسم.

قرار بود فردا صبح بعد از زیارت عاشورا قره کشی بشم من بعد از نماز رفتم بخوابم کمی خسته بودم

وقتی برا صبحانه پاشدم بچه ها بهم میگفتند حاج احمد کربلایی فهمیدم اسم تو اون 14 تا در اومده

از یطرف خوشحال بودم از ی طرف گیج اخه امادگی رفتن ندارم

سید مهدی وقتی منو دید بغلم کرد و زد زیر گریه اخه سید خیلی دوس داشت بره کربلا

ایشالله میره.

دوباره شروع به ساخت دیوار خونه کردیم کار که تموم شد خواستیم در رو آتیش بزنیم

نزدیک بود دست منم بسوزه در نسوخت چون باد شدیدی میومد.

روز قبل از عید همه مسئولین با سردار جمیری رئیس سپاه بوشهر جلسه داشتند

و قرار شد من از طرف خدام پسر برم حرف بزنم

منم تو جلسه از همه کارای سرهنگ انتقاد کردم.

کلی معروف شدم برا همین مسئول خبر گذاری ارودگاه باهام مصاحبه کرد

و مصاحبه رو زد تو سایت بسیج نیوز.

تو اون جلسه سردار گفت باید سر جاده ایستگاه صلواتی داشته باشیم

منم قبول کردم با چنتا از بچه بریم اونجا ایستگاه بزنیم.

گلاب به روتون اونجا سرویس بهداشتی صحرایی هم درست کردیم

دست اقا محمد گل درد نکنه که زحمتش رو برامون کشید

خلاصه خیلی حرف زدم من تا روز 4 فرودین که برگردم تو ایستگاه سر جاده موندم

از همه بحثها بدور تازه ارامش پیدا کرده بودم

ایشالله سال دیگه اگه رفتم کاری به هیچ چیز ندارم ی سره میره تو ایستگاه صلواتی سر جاده

از همه چیز به دور باشم.

الان خونم ولی دلم مارده


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها و خاطرات خودم، ،
[ سه شنبه 6 فروردين 1392 ] [ 11:53 ] [ یاران ذوالبر ]

سلام دوستان من امدم از سرزمین نور ایمان از سرزمین مردان فولادی مردانی چون کوه از سرزمین فزندان روح الله

راستی میدونید چرا رو سنگ قبر شهدای گمنام مینویسند فرزند روح الله

چون اینها که به ندای پدر خود لبیک گفتند و از سرزمین و دینشان تا آخرین قطره خون دفاع کردند و شدند فرزندان روح الله خمینی ره

حال وظیفه ماست که به ندای رهبر خود لبیک گوییم و شویم فرزندان سید علی.

فردا براتون از مارد و حال و هواش میگم همونجا که من بهش میگم بقیع.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها و خاطرات خودم، ،
[ سه شنبه 6 فروردين 1392 ] [ 1:25 ] [ یاران ذوالبر ]
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظرست که ما برگردیم ماییم که در غیبت کبری ماندیم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه.
آرشيو مطالب
خرداد 1394
ارديبهشت 1394 فروردين 1394 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 تير 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390
حمایت می کنیم

جهت دریافت برنامه های رادیو افسران کلیک کنید

امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 34
بازدید هفته : 112
بازدید ماه : 768
بازدید کل : 49088
تعداد مطالب : 386
تعداد نظرات : 317
تعداد آنلاین : 1

Alternative content