در انتظار ذوالبر

در انتظار ذوالبر
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند





پيوندهای روزانه
طراح قالب

   

پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :
))خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ ((
خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .
پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.
رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.
سپس نشست و منتظر ماند.
چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .
پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .
پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.
نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.
این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .
پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت
نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .
این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .
پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.
شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
پیرزن با ناراحتی گفت:
((خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟))
خدا جواب داد :
((بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی))

 

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن

زمدینه تا به کعبه سر وپا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن

شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن

به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن

پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن

به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن

به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن


به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی نااميدي در بسته باز کردن
 
"شیخ بهایی"

www.sansizyashamam.blogfa.com/



نظرات شما عزیزان:

آشنا
ساعت16:14---18 بهمن 1391
لذت بردم..!

ترمه
ساعت18:42---13 بهمن 1391
مرحبا...حالا درست شد...خوف ورجا رو می گم که فرمودین...
.
مؤید باشید


ترمه
ساعت15:36---13 بهمن 1391
شماهمیشه آدمهارو اینقدر از خدا وآخرت می ترسونید؟ این که خیلی بده!
خیلی هم تو ذوق آدم میزنید!
معلومه با دقت دل نوشتمو نخوندید.همانطور که گفتم دلنوشته.اونم کودکانه.استعاره ای از خورشید پشت ابره.
مقصود امام عصر(ع)...
وچند مقصود دیگه...که اینجا مجال گفتن نیست.
جسارتمو ببخشید...
زلال وآسمونی باشیدودر پناه پروردگار رئوف و کریم


ترمه
ساعت11:57---13 بهمن 1391
بنده ای خدا را گفت:اگرسرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم...؟

خدا گفت : شاید نوشته باشم هرچه دعا کند ...


یار
ساعت21:58---12 بهمن 1391
بسیار عالی بود دوست عزیز

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: داستان کوتاه آموزنده، ،
[ پنج شنبه 12 بهمن 1391 ] [ 19:13 ] [ یاران ذوالبر ]
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظرست که ما برگردیم ماییم که در غیبت کبری ماندیم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه.
آرشيو مطالب
خرداد 1394
ارديبهشت 1394 فروردين 1394 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 تير 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390
حمایت می کنیم

جهت دریافت برنامه های رادیو افسران کلیک کنید

امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 123
بازدید دیروز : 246
بازدید هفته : 539
بازدید ماه : 530
بازدید کل : 53241
تعداد مطالب : 386
تعداد نظرات : 317
تعداد آنلاین : 1