در انتظار ذوالبر

در انتظار ذوالبر
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند





پيوندهای روزانه
طراح قالب

4. نظر امام سجاد درباره مختار چه بود؟
درباره مختار و انگیزه او در این قیام قضاوت‏هاى گوناگون شده است.تا آنجا که بعضى دانشمندان طبقه اول و دوم از شیعه درباره او نظر مساعدى ندارند.اما متأخران او را به نیکویى ستوده‏اند .مختار پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رئیس پشیمانان) شیعیان را فراهم ساخت.
او میدانست اگر بخواهد جنبش شیعه به نتیجه برسد، باید یکى از خاندان پیغمبر آنرا رهبرى کند یا لا اقل جنبش به نام او آغاز شود. چه کسى براى این کار مناسب است؟ على بن الحسین ـ (ع) فرزند شهید آل محمد ـ و اگر او نپذیرد؟ محمد فرزند على بن ابى طالب عموى على بن الحسین (ع) .
مختار بهر دو تن نامه نوشت. امام على بن الحسین (ع) که بى وفائى عراقیان و رنگ پذیرى آنان را دیده بود و مى‏دانست بگفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا مى‏خواهند که زندگانى خود را بدان سرو سامان دهند و هنگام آزمایش پاى پس مى‏نهند» به مختار پاسخ مساعد نداد و تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط مى‏شد کردار او را تصویب فرمود، چنانکه چون مختار سر عبید الله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد امام به سجده رفت و گفت:الحمد لله الذى ادرک لى ثارى من أعدائى و جزى الله المختار خیرا (۱) .یعقوبى نویسد: مختار سر عبید الله بن زیاد را نزد على بن الحسین (ع) به مدینه فرستاد و فرستاده خود را گفت: بر در خانه او بنشین، همینکه دیدى در خانه گشوده شد و مردم بدرون رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن اوست، تو هم بدرون خانه برو!فرستاده چنان کرد، و چون داخل خانه شد بانگ برداشت: اى خانواده نبوت و معدن رسالت و فرود آمد نگاه فرشتگان و منزل وحى! من فرستاده مختار پسر ابو عبیده هستم و این سر پسر زیاد است، براى شما آورده‏ام.با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنى هاشم برخاست و چون امام سر عبید الله را دید، گفت دوزخ و ابن عبدریه نوشته است: سر عبید الله را هنگامى نزد على بن الحسین (ع) آوردند که نیم روز بود و او ناهار مى‏خورد.چون سر را دید گفت: سبحان الله، کسى فریفته دنیا نمى‏شود مگر آنکه حق نعمت خدا در گردنش نباشد وقتى سر پدرم را نزد ابن زیاد آوردند غذا میخورد . (۳)
اما مسعودى نوشته است مختار نامه‏اى به على بن الحسین (ع) السجاد نوشت.در آن نامه او را امام دانست و خواست تا با آن حضرت بیعت کند و از او رخصت خواست تا دعوت خویش را آشکار سازد.مالى فراوان هم با نامه فرستاد.على بن الحسین (ع) مال را نپذیرفت و نامه او را پاسخ نداد و در مسجد پیغمبر او را ناسزا گفت. (۴) ممکن است قسمت اخیر را ناخشنودان از مختار افزوده باشند، ولى آنچه مسلم است امام در مورد دعوت براى رهبرى شیعیان، روى خوش به مختار نشان نداده است. (۵)
در روایتى که از منهال بن عمرو است گوید: سالى به حج رفتم و على بن الحسین (ع) را دیدم .پرسید:
ـ حرملة بن کاهل چگونه به سر مى‏برد؟ـ او را در کوفه زنده دیدم.امام دستهاى خود را بالا برد و گفت:
خدایا گرمى آهن را بدو بچشان! خدایا گرمى آتش را بدو بچشان! چون بکوفه‏رسیدم حرمله را نزد مختار آوردند.وى فرمود تا دست و پاى او را بریدند، سپس او را بآتش سوزاندند.
(۶)

پى‏نوشت‏ها:
۱٫رجال کشى ص ۸۴٫المختار الثقفى ص ۱۲۴
۲٫تاریخ یعقوبى ج ۲ ص ۶
۳٫عقد الفرید ج ۵ ص ۱۴۳
۴٫مروج الذهب ج ۲ ص ۹۸
۵٫براى اطلاع از حال مختار رجوع شود به تاریخ تحلیلى اسلام ص ۱۷۳ به بعد
۶٫مناقب ج ۴ ص ۱۳۳
منبع:کتاب زندگانى على بن الحسین (ع)، ص ۹۲ – نوشته دکتر سید جعفر شهیدی

5. سماعه مى‌گويد: از امام محمّد باقر عليه السلام شنيدم مى‌فرمود: موقعى كه روز قيامت فرا مى‌رسد پيامبر اسلام و امير المؤمنين و حسن و حسين صلى اللَّه عليهم اجمعين از نزديك جهنم عبور خواهند كرد. شخصى كه در جهنم است سه مرتبه فرياد مى‌زند: يا رسول اللَّه بفريادم برس! ولى پيغمبر خدا جوابى به او نخواهد داد. سه مرتبه فرياد مى‌زند: يا امير المؤمنين بفريادم برس! آن حضرت هم جوابى به او نخواهد داد.

سپس سه مرتبه فرياد مى‌زند: يا حسين بفريادم برس، من قاتل دشمنان تو مى‌باشم. پيامبر خدا به امام حسين مى‌فرمايد: وى بر تو اتمام حجت نمود. امام حسين عليه السلام پس از اين جريان نظير عقاب شكارى بفريادش ميرسد و او را از آتش نجات مى‌دهد.

راوى مى‌گويد: من به امام صادق گفتم: فدايت شوم آن شخص كه در آتش است كيست؟

فرمود: مختار است.

گفتم: براى چه در آتش معذّب خواهد شد در صورتى كه قاتلين امام حسين را كشت!؟

فرمود: براى اين‌كه اندكى از محبت آن دو نفر را در قلب خود داشت. قسم به حق آن خدائى كه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را به حق مبعوث كرد اگر در قلب جبرئيل و ميكائيل هم چيزى از (محبت آنان) باشد خدا ايشان را از ناحيه صورت داخل آتش جهنم خواهد كرد.


المجلسي، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏45، ص339،‌ تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

ب) شخصیت مختار از دیدگاه علماء، دانشمندان بزرگ اسلام:


ایت الله بهجت در جواب سوالی که از ایشان در مورد شخصیت مختار شد فر مودند:

«مختار اهل نماز بود. او از اولیای خدا بود. نماز را با حال عجیبی می خواند. در شأن مختار همین کفایت می‏کند که قاتل دشمنان اهل بیت(ع) و قتله سیدالشهداء(ع) بود.

نقل است که می‏گفت: “فلانی را کشتم، فلانی را کشتم …” تا اینکه وقتی آخرین نفر را کشت گفت: “الان راحت شدم”.

دوره نهضت او شاید ۹ ماه بوده اما نوشته‏اند:هنگامی که آخرین نفر که «محمد اشعث» یا «شمر» بود را به قتل رساند گفت: “الان اگر بمیرم دیگر باکی نیست”. یعنی وقتی به نهایت مقصودش رسید گفت: “دیگر اگر بمیرم، غصه‏ای ندارم”.».

1. حضرت آیة الله خوئی (ره) دربارة شخصیت مختار می‌فرمایند:«اخبار و روایاتی كه دربارة مختار رسیده است بر دو قسم می‌باشد:

الف ـ اخباری كه در مدح و ستایش مختار می‌باشد.

ب ـ اخباری كه در مذمت و نكوهش ایشان می‌باشد.

اما اخبار  مدح و ستایش قوی و برتر است.» پس در ادامه بیان می‌كنند:«در حُسن حال مختار همین بس كه او با كشتن قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ دل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را شاد كرد و این خود خدمتی  بزرگ به ساحت مقدس خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ است كه استحقاق پاداشی از جانب آن بزرگواران دارد.»

ایشان آن گاه پس از نقل روایتی می‌فرمایند:«از ظاهر بعضی از روایات به دست می‌آیدكه قیام مختار با اذن و اجازه خاص امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است.»[4]

2. سخنان علامه مامقانی (ره):

«... خلاصه تمام آن چه ذكر شده این است كه این فرد (مختار) مذهبش امامی و معتقد به امامت ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ بوده و قیام و حكومت او با اجازه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ صورت گرفته است.

3. علامه امینی (ره): در كتاب پربار «الغدیر» از مختار با این كلمات یاد می‌كند:«مرد هدایت، قیام كننده، مجاهد، قهرمان، سلحشور» سپس علامه امینی در ادامه با تجلیل از مقام و شخصیت مختار بیان می‌كنند:«هر كس با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ، حدیث و علم رجال بنگرد درمی‌یابد كه مختار از پیشگامان دینداری، هدایت، اخلاص بود و نهضت مقدس او تنها برای برپائی عدالت و ریشه كن كردن ملحدان و ظلم امویان و با اجازه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ  بوده است. [5]

4. مورخ معاصر شریف القرشی (ره) درباره شخصیت مختار می‌نویسد:«مختار یكی از شخصیت‌های برجسته شیعه است او شمشیری از شمشیرهای خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بود و قلبش بیش از همه بر ظلمی كه بر اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ گذشت می‌تپید. ولی در راه جهاد مقدس خود سعی و كوشش فراوان داشت تا قدرت را در دست بگیرد اما نه برای جاه‌طلبی و ریاست بلكه برای خون خواهی اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و انتقام از قاتلین او ... روش سیاسی او اجرای عدالت اجتماعی در زمان حكومتش بر اساس حكومت عادلانه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ بود مختار از زهد و تقوای فراوانی برخوردار بود و به مبانی دینی سخت پایبند بود. مورخان دربارة ایام كوتاه حكومتش گفته‌اند كه وی بیشتر روزها را روزة شكر می‌گذارد و این شكرانة نعمتی بود كه خداوند به او عطا كرده بود كه توانست انتقام خون امام حسین ـ علیه السّلام ـ و اهل بیت پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ را بگیرد و بر نابودی پلیدان و ناپاكان از صحنة تاریخ توفیق یابد. [6]  

محمد حنفیه فرزند والامقام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ مهمترین نقش را در قیام مختار داشت او در حقیقت رهبری ظاهری قیام و فرماندهی آنان را به عهده داشت. مختار با مشورت او و اجازه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ قیامش را اعلام كرد. مختار در كوفه رسماً خود را نماینده اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به فرماندهی محمد حنفیه معرفی نمود و هنگامی كه جمعی از سران شیعه كوفه برای تحقیق در كار مختار نزد محمد حنفیه آمدند و سؤال كردند كه آیا او از طرف شما نمایندگی دارد محمد حنفیه آنان را نزد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برد و گفت:برخیزید تا نزد امام من و شما یعنی پیش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برویم و هنگامی كه قضیه قیام و خونخواهی امام حسین ـ علیه السّلام ـ و شهدای كربلا مطرح شده امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطاب به محمد حنفیه فرمودند:

«ای عمو، اگر بردة زنگی برای ما اهل بیت تعصب به خرج دهد (و قیام كند) بر مردم واجب است كه او را یاری دهند. ای عمو هر چه در این كار صلاح دیدی انجام ده من تو را مسئول این كار قرار دادم. سپس آنان از محضر امام ـ علیه السّلام ـ برخاستند و خوشحال با خود می‌گفتند: امام ـ علیه السّلام ـ و محمد حنفیه در قیام به ما اذن دادند .[7]

خود مختار در ملاقاتش با سران شیعه در كوفه، هدف و قیام خود را چنین بیان می‌كند:«همانا (محمد حنفیه) فرزند علی ـ علیه السّلام ـ وصی و جانشین پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مرا به عنوان امین و وزیر و فرمانده به سوی شما فرستاده و به من دستور داده است تا كسانی كه در ریختن خون حسین ـ علیه السّلام ـ را حلال دانستند به قتل برسانم...»[8] در جای دیگر عده‌ای از شیعیان از امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و محمد حنفیه سؤال می‌كنند مختار ادعا می‌كند كه از طرف شما (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و محمد حنفیه) به خون‌خواهی قیام كرده آیا این صحت دارد؟

 (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و محمد حنفیه در پاسخ آنان اظهار داشتند كه ما خواهان این كاریم و بر مردم واجب است او را یاری دهند.[9]

بر این اساس علامه مامقانی (ره) با صراحت می‌فرمایند:«محققاً حكومت و قیام مختار با اجازه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است.»[10]

آیت الله خوئی (ره) نیز می‌فرمایند:«از ظاهر روایات برمی‌آید كه قیام مختار به اذن امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است.»[11] شیخ ابو علی رجالی بزرگ در منتهی المقال نوشته است:«علت این كه در قیام مختار كمتر از امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مطرح شده است حفظ جان ایشان بوده است .»[12]

پس به این نتیجه می‌رسیم كه با اطمینان می‌شود گفت كه قیام مختار به رهبری  محمد حنفیه و به اذن و رضای امام معصوم حضرت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است .


[1] . حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، نشر انصاریان، قم، سال 1377، ص504، چاپ اسلامیه.

[2] . بحار الانوار، علامه مجلسی، ج45، ص10، چاپ بیروت، مؤسسه الوفاء، سال 1403 هجری قمری، چاپ سوم.

[3] . كشی، رجال كشی، جمع آوری محمد بن الحسن بن علی الطوسی، دانشگاه مشهد، مكان نشر مشهد، ص127،چاپ جدید، ح203.

[4] . سید ابوالقاسم خوئی(ره)، معجم رجال الحدیث، چاپ سوم، قم مدینة العلم 1403ق، ج18، از ص99 تا ص 102.

[5] . الغدیر، عبدالحسین امینی، ج2، ص343، دارالكتب الاسلامیه، تهران، چاپ 6، تاریخ 1374 هجری شمسی.

[6] . حیاة الامام الحسین ـ علیه السّلام ـ باقر شریف  قریشی، مدرسة الایروانی قم، 1974 م،  ج3، ص453 و ص455.  

[7] . بحار الانوار، علامه مجلسی، ج45، ص364 و ص365، مؤسسه الوفاء بیروت سال 1403 هجری قمری، چاپ سوم.

[8] . تاریخ طبری، محمد جریر، اساطیر، تهران 1362 ش، ج5، ص580.

[9] . بحار الانوار، ج45، ص365، مؤسسه الوفاء، بیروت، سال 1403 هجری قمری، چاپ سوم.

[10] . تنقیح المقال، عبدالله مامقانی (ره)، ج3، ص206، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، قم، 1381 ش.

[11] . ابوالقاسم خوئی، معجم الرجال الحدیث، ج18، ص101، چاپ سوم ، قم ، مدینة العلم، 1403 هجری  قمری.

[12] . منتهی المقال،.محمد بن اسماعیل، ج6، ص243، مؤسسه اهل البیت، قم، 1416، هجری قمری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: زندگی نامه مختار, شهادت مختار ثقفی,
[ پنج شنبه 12 مرداد 1391 ] [ 16:34 ] [ یاران ذوالبر ]
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظرست که ما برگردیم ماییم که در غیبت کبری ماندیم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه.
آرشيو مطالب
خرداد 1394
ارديبهشت 1394 فروردين 1394 آبان 1393 مهر 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 تير 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390
حمایت می کنیم

جهت دریافت برنامه های رادیو افسران کلیک کنید

امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 262
بازدید دیروز : 246
بازدید هفته : 678
بازدید ماه : 669
بازدید کل : 53380
تعداد مطالب : 386
تعداد نظرات : 317
تعداد آنلاین : 1